توی این یکی دوباری که رفتیم سونو من حسابی عرض اندام کردم واسه مامان جون و باباجون و آقای دکتر قوس کمر و قررررررر اومدم...بابا جونم هم کلییی خوشحال میشد و میفهمیدم که از کارای من راضی هستش..خخخخخخخخخخ
مامان جون اصلا تکون خوردن های منو احساس نمیکنه اما بابا هادی وقتی دستشو میزاره روی شکم مامان جون من واسش تکون میخورم و اون کلیییی ذوق میکنه.
بابا جونم چند ماه دیگه صبر کن تا بدنیا بیام ،اون وقت کلی واست قرررر میام و خودمو واست لووس میکنم هر چی باشه من دخمل بابا هستم خخخخخ
دوست دارم زودتر دنیا بیام و تو بغلم کنی و منو ببری واسم بستنی بخری و...یه وقت فکر نکنی من شکمو هستم ؟!!
راستی میدونستی که :مامان جونم واست خوش قدم بوده که خدا منو بهت داده؟؟
پیامبر:زنی که برای شوهرش خوشقدم باشد، فرزند اول او دختر است.
پس بابا جون برووو حالشو ببر.. خخخخ